آخرین ویرایش : May 22, 2012

شیخ فضل الله نوری

تحصیلات


محل تحصیل

کشور عراق


در ابتدای جوانی برای تحصیلات حوزوی به عراق رفت. مدتی را در نجف و مدتی را در سامرا در خدمت میرزای شیرازی سپری کرد. در سال 1300 ه. ق به ایران بازگشت و در تهران اقامت گزید. 


گرایشات


مخالف با

انقلاب مشروطه ایران


در ابتدای جریان مشروطه شیخ فضل الله به همراه سید محمد طباطبائی و عبدالله بهبهانی نقش مهمی در برقراری حکومت مشروطه داشت. اما پس از مدتی با حمایت و همراهی محمدعلی شاه و مخالفت با  طباطبایی و بهبهانی به جبهۀ مخالف پیوست. فضل‌الله نوری الگوهایی ارائه داد که به مشروعه مشهور شد. او نوشتن هرگونه قانون و واداشتن شهروندان به پیروی از قانونی که در شرع آورده نشده‌است را نادرست می‌دانست و با برقراری مجلس انتخابی و نیز مسأله تقسیم قوا مخالفت می‌ورزید. او مشروطه را «فتنه» می‌خواند و قانون اساسی را «دستور ملعون» و «ضلالت‌نامه» می‌نامید. در مقابل یکی از مواد قانون اساسی که «اهالی مملکت ایران در مقابل قانون دولتی متساوی‌الحقوق خواهند بود» به طور مشخص مخالفت کرد و گفت «محال است با اسلام حکم مساوات». تقسیم قوا به سه قوه را «بدعت و ضلالت محض» خواند چرا که در قانون اساسی تفکیک قوا ذکر شده بود.


حوادث مهم زندگی


مشارکت در

جنبش تحریم تنباکو


شیخ فضل الله در نهضت تنباکو  نقش فعالی داشت. او نخستین عالمی بود که به حمایت از میرزای آشتیانی برخاست. وی به عنوان نماینده میرزای شیرازی در تهران مورد توجه مردم و روحانیان بود. به طوری که پس از لغو قرارداد تا وقتی که میرزای شیرازی به وسیله شیخ فضل الله از لغو قرارداد اطمینان حاصل نکرد، حکم حرمت استعمال توتون و تنباکو را لغو ننمود.


آثار


نویسنده


روابط خانوادگی


نام نوه

نام نتیجه

سید حسین نصر


حسین نصر، نوۀ ضیاالدین کیا، فرزند شیخ فضل الله نوری است.

دارای رابطه خانوادگی با

حسین محمد تقی نوری


محدث نوری دایی و پدر زن شیخ فضل الله نوری بود. 


سایر موارد


نام شاگردان وی

نام استادان وی

سید محمد حسن حسینی شیرازی



آیت الله حبیب الله رشتی


فضل الله نوری در نجف نزد آیت الله رشتی درس می خواند.


شیخ فضل الله نوری

تاریخ تولد ۱۲۲۲ه.ش.
تاریخ درگذشت ۱۲۸۸ه.ش.
محل تولد منطقه مازندران
در روستای لاشک، واقع در کجور متولد شد.
محل درگذشت شهر تهران
پس از فتح تهران، شیخ فضل‌الله نوری بازداشت شد و به حکم شیخ ابراهیم زنجانی در ۹ مرداد ۱۲۸۸ برابر با۱۳ رجب ۱۳۲۷ قمری در میدان توپخانه حدود یک ساعت‌ونیم مانده به غروب به دار آویخته و بعد از ۶ ماه نبش قبر و جسدش به قم منتقل و همانجا دفن شد.
ملیت کشور ایران
پیرو مذهب شیعه
مدفن شهر قم

توضیحات بیشتر:

• شیخ فضل الله معتقد به محدود کردن سلطنت استبدادی مطلقه، وجود مجلس قانونگذاری و وضع قوانین عرفی با رعایت ملاحظات شرعی و التزام به عدم مداخله در قوانین اسلامی و ضرورت انطباق نظام سیاسی مشروطیت پارلمانی با اسلام بود. اختلاف اصلی روحانیون مشروطه طلب با شیخ فضل الله نیز ریشه در تعیین مصادیق انطباق یا عدم انطباق عملکرد نظام سیاسی مشروطیت پارلمانی به وجود آمده در ایران عصر مشروطه با قوانین و احکام اسلامی داشت.
• نوع مشروطیت و مجلسی که شیخ فضل الله نوری آن را می طلبید ـ‌یعنی همان مشروطهﺍی که باید مشروعه باشد – درماهیت و مبانی خود با مفهوم، ماهیت، مبانی و کارکردهای نظام سیاسی مشروطیت پارلمانی در یک چارچوب دموکراتیک آن به شیوه پذیرفته شده در فلسفه سیاسی جدید غرب و جوامع غربی از تضادهای اساسی برخوردار بود اما وجود این تضادها و ناهمسانی ها و مخالفت شیخ فضل الله با مشروطیت در یک چنان چارچوبی را الزاماً نمی توان و نباید به سود اثبات مواضع شیخ فضل الله در دفاع از استبداد مطلقه به کار گرفت.
• دقت در افکار و رفتار سیاسی شیخ فضل‌الله نشان ﻣﻰدهد که وی یک روحانی متشرع و سنت گرای دارای پارهﺍی تمایلات محدود نوگرایانه و اصلاح‌طلبانه بود. هر چند این افکار محدود نوگرایانه او در مقایسه با علما و روحانیان  مشروطه‌طلب از سطح پایین‌تر وعمق کمتری برخوردار بود، در مقایسه با روحانیون مشروعه‌طلب و سنت‌گرای افراطی و درباری که آشکارا به دفاع از سلطنت استبدادی مطلقه برخاستند، او با نفی قدرت مطلقه حکومت، اصل محدودیت اختیارات حاکم، وضع قوانین عرفی در مجلس مبعوثان در جهت مصالح عمومی و جلوگیری از ظلم و تعدی درباریان به مردم و نیز برخی نوگرایی‌ها و اصلاح‌طلبی‌های هر چند محدود را به رسمیت شناخت. شیخ فضل‌الله نوری با برداشتی که از مشروطیت غربی – به مثابه تضاد اصلی – و مهم‌ترین خطر برای مذهب و ارکان اقتدار و اختیارات روحانی داشت، به مخالفت با آن برخاست.

• در مسأله بانک استقراضی روس، شیخ فضل‌الله نوری مدرسه و گورستان را به بهای هفتصد و پنجاه تومان به دو کارگزار دولت روس فروخت و به بانک واگذار کرد. که این قضیه در مقدمه‌ای بود بر جدایی از حرکت مشروطه خواهان.
• در جریان فتح تهران و در زمانی که سپهدار تنکابنی، شهر قزوین و سردار اسعد بختیاری قم را تسخیر کرده و بطرف تهران رهسپار بودند، شیخ از طریق مشیرالسلطنه (صدراعظم) ادرخواست ۱۰۰ قبضه سلاح نمود تا ضمن محافظت از خود درمقابل مردم، نیروهای محله سنگلج بتوانند با مشروطه خواهان به مقابله و جنگ بپردازند.


done in 0.0331 seconds